doctor emadi-Dr emadi-Dr.emadi-Instagram-آدرس اینستاگرام دکتر عمادی

کتابچه آموزشی طرحواره‌ها و درمان آن‌ها

طرحواره‌ها-شناخت طرحواره‌ها-انواع طرحواره‌ها-درمان طرحواره‌ها

کتابچه آموزشی طرحواره‌ها و درمان آن‌ها

راهنمای عملی برای درک و تغییر الگوهای ذهنی

 

طرحواره چیست؟

مثال آغازین

مریم ۳۲ ساله است و در هر رابطه عاشقانه که وارد می‌شود، مدام احساس می‌کند که شریک زندگی‌اش او را رها خواهد کرد. حتی زمانی که همسرش کاملاً عاشق و وفادار است، مریم نمی‌تواند این نگرانی را کنار بگذارد و مرتب از او سوال می‌کند: "واقعاً مرا دوست داری؟" یا "مطمئنی که قرار نیست مرا ترک کنی؟" این الگو در تمام روابط مریم تکرار می‌شود.

 

تعریف طرحواره

طرحواره (Schema) یک الگوی ذهنی پایدار و گسترده است که شامل خاطرات، احساسات، شناخت‌ها و حس‌های بدنی می‌شود. این الگوها معمولاً در دوران کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرند و بر نحوه تفسیر ما از خود، دیگران و جهان تأثیر می‌گذارند.

بر اساس تحقیقات جفری یانگ (Jeffrey Young)، طرحواره‌ها به عنوان "تم‌های عمیق و گسترده" عمل می‌کنند که:

  • در طول زندگی تداوم دارند
  • خود-شکست‌دهنده هستند
  • در سطح بالایی از شدت فعال می‌شوند
  • بر روابط، شناخت‌ها و رفتارها تأثیر می‌گذارند

Jeffrey Young

Jeffrey Young  خالق درمان بر مبنای طرحواره ها


 

 

مشخصات کلیدی طرحواره‌ها

1. عمق و گستردگی: طرحواره‌ها تنها یک باور ساده نیستند، بلکه شامل مجموعه‌ای از احساسات، تصاویر ذهنی، خاطرات و حس‌های بدنی هستند.

2. پایداری: این الگوها معمولاً مقاوم در برابر تغییر هستند و حتی در مواجهه با شواهد متضاد، همچنان فعال باقی می‌مانند.

3. آشنایی: طرحواره‌ها برای فرد آشنا و "طبیعی" به نظر می‌رسند، حتی اگر مشکل‌ساز باشند.

4. فعال‌سازی: طرحواره‌ها همیشه فعال نیستند، بلکه توسط موقعیت‌های مشخص برانگیخته می‌شوند.


 

 

تشکیل طرحواره‌ها

طرحواره‌ها در نتیجه عدم تأمین نیازهای بنیادین در کودکی شکل می‌گیرند. یانگ پنج نیاز اصلی را شناسایی کرده است:

  1. تعلق و اتصال امن: نیاز به عشق، توجه و حمایت
  2. خودمختاری: نیاز به استقلال و شناخت هویت جداگانه
  3. آزادی بیان: نیاز به ابراز احساسات و نیازهای معتبر
  4. بازی خودانگیخته: نیاز به خودخواهی سالم و لذت
  5. محدودیت‌ها و خودکنترلی: نیاز به راهنمایی و ساختار

 

انواع طرحواره‌ها

طرحواره‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند:

طرحواره‌های سازگار: الگوهای ذهنی سالم که به ما کمک می‌کنند تا در زندگی موفق باشیم.

طرحواره‌های ناسازگار اولیه: الگوهای مضر که مانع رشد و خوشبختی ما می‌شوند. یانگ ۱۸ طرحواره ناسازگار اولیه را شناسایی کرده است.

چگونه طرحواره‌ها بر زندگی تأثیر می‌گذارند؟

طرحواره‌ها مانند "فیلترهای ذهنی" عمل می‌کنند که:

  • نحوه تفسیر ما از رویدادها را تعیین می‌کنند
  • احساسات و واکنش‌های ما را شکل می‌دهند
  • رفتارهای ما را هدایت می‌کنند
  • روابط ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند

 

مثال کاربردی

بازگشت به مثال مریم: او احتمالاً دارای طرحواره "رهاسازی/عدم ثبات" است. این طرحواره باعث می‌شود او حتی در روابط امن، مرتب نگران رهاسازی باشد و رفتارهایی انجام دهد که ممکن است همسرش را خسته کند.


 

 

خلاصه و نکات کلیدی

  • طرحواره‌ها الگوهای ذهنی پایدار و گسترده هستند که در کودکی شکل می‌گیرند
  • آن‌ها شامل احساسات، تصاویر ذهنی، خاطرات و حس‌های بدنی هستند
  • طرحواره‌ها بر نحوه تفسیر ما از خود، دیگران و جهان تأثیر می‌گذارند
  • در نتیجه عدم تأمین نیازهای بنیادین کودکی شکل می‌گیرند
  • با وجود مقاومت در برابر تغییر، قابل اصلاح هستند

 منشأ شکل‌گیری طرحواره‌ها در کودکی

مثال آغازین

علی ۴۰ ساله است و در محیط کار همیشه احساس می‌کند که کافی نیست. حتی زمانی که پروژه‌ای را به بهترین شکل تکمیل می‌کند، فکر می‌کند که "اگر پدرم این کار را می‌دید، باز هم راضی نمی‌شد." پدر علی فردی بسیار سخت‌گیر بود که هرگز از کارهای پسرش تعریف نمی‌کرد و همیشه می‌گفت: "باید بهتر از این باشی."


 

 

اهمیت دوران کودکی

دوران کودکی و نوجوانی حساس‌ترین زمان برای شکل‌گیری طرحواره‌ها محسوب می‌شود. مغز در این دوران در حال رشد است و تجربیات اولیه بر ساختار عصبی تأثیر می‌گذارند. تحقیقات نشان می‌دهند که تجربیات کودکی بر:

  • تکامل سیستم عصبی
  • شکل‌گیری الگوهای تعلق
  • توسعه حس هویت
  • ایجاد باورهای بنیادین

تأثیر عمیق و پایداری می‌گذارند.


 

 

منابع اصلی شکل‌گیری طرحواره‌ها

بر اساس نظریه یانگ، چهار منبع اصلی برای شکل‌گیری طرحواره‌های ناسازگار وجود دارد:

1. آسیب‌های کودکی (Childhood Trauma)

این شامل تجربیات آسیب‌زا مانند:

  • آزار جسمی: ضرب و شتم، خشونت فیزیکی
  • آزار جنسی: هر نوع رفتار جنسی نامناسب
  • آزار عاطفی: تحقیر، تهدید، ایجاد ترس
  • غفلت جسمی: عدم تأمین نیازهای بنیادین مانند غذا، لباس، مسکن
  • غفلت عاطفی: عدم ارائه عشق، توجه و حمایت کافی

2. عدم تأمین نیازهای عاطفی (Emotional Deprivation)

حتی در غیاب آزار آشکار، عدم تأمین نیازهای عاطفی کودک می‌تواند منجر به تشکیل طرحواره شود:

  • عدم حمایت عاطفی: کودک احساس می‌کند درک نمی‌شود
  • عدم همدلی: والدین قادر به درک احساسات کودک نیستند
  • عدم راهنمایی: کودک بدون جهت‌گیری مناسب رها می‌شود

3. اشباع بیش از حد (Overindulgence)

گاهی والدین با اشباع بیش از حد نیازهای کودک، زمینه تشکیل طرحواره‌ها را فراهم می‌کنند:

  • حمایت بیش از حد: کودک فرصت توسعه استقلال را نمی‌یابد
  • اجازه دادن بیش از حد: عدم تعیین محدودیت‌های مناسب
  • انجام کارها به جای کودک: مانع رشد مهارت‌های حل مسئله

4. شناسایی انتخابی (Selective Identification)

کودک به طور ناخودآگاه ویژگی‌های منفی والدین یا مراقبان را درونی می‌کند:

  • الگوبرداری از رفتارهای مضر: تقلید از والدین منتقد یا کنترل‌گر
  • پذیرش پیام‌های منفی: باور به حرف‌های تحقیرآمیز والدین

 

نقش سبک‌های والدگری

سبک والدگری نقش مهمی در شکل‌گیری طرحواره‌ها دارد:

والدگری مقتدرانه (Authoritarian)

  • تأکید بر اطاعت مطلق
  • انتقاد مداوم و معیارهای غیرواقع‌بینانه
  • عدم توجه به احساسات کودک
  • نتیجه: طرحواره‌های مرتبط با عیب‌یابی و معیارهای سخت‌گیرانه

والدگری اجازه‌دهنده (Permissive)

  • عدم تعیین محدودیت‌های واضح
  • عدم آموزش مسئولیت‌پذیری
  • اجازه رفتارهای نامناسب
  • نتیجه: طرحواره‌های مرتبط با عدم خودکنترلی و استحقاق

والدگری غفلت‌کار (Neglectful)

  • عدم مشارکت در زندگی کودک
  • عدم ارائه حمایت عاطفی
  • عدم نظارت بر رفتار کودک
  • نتیجه: طرحواره‌های مرتبط با رهاسازی و عدم اعتماد

 

مفهوم دوره‌های حساس

تحقیقات نشان می‌دهند که دوره‌های مختلف کودکی برای تشکیل طرحواره‌های خاص اهمیت بیشتری دارند:

سال‌های اول زندگی (۰-۲ سال): اساس تشکیل طرحواره‌های مربوط به اعتماد و امنیت دوران پیش‌دبستانی (۳-۵ سال): شکل‌گیری طرحواره‌های مربوط به استقلال و شایستگی دوران مدرسه (۶-۱۱ سال): تشکیل طرحواره‌های مربوط به عملکرد و پذیرش اجتماعی دوران نوجوانی (۱۲-۱۸ سال): تکمیل طرحواره‌های مربوط به هویت و روابط


 

 

عوامل محافظ‌ت کننده

همه کودکانی که در معرض تجربیات منفی قرار می‌گیرند، دچار طرحواره‌های ناسازگار نمی‌شوند. عوامل محافظ‌کننده شامل:

  • تاب‌آوری ذاتی: قدرت سازگاری طبیعی کودک
  • حمایت اجتماعی: وجود حداقل یک شخص حمایت‌کننده
  • مهارت‌های مقابله‌ای: توانایی کنار آمدن با استرس
  • تجربیات جبران‌کننده: روابط مثبت در سنین بعد

 

نقش فرهنگ و جامعه

فرهنگ و جامعه نیز در شکل‌گیری طرحواره‌ها نقش دارند:

  • ارزش‌های فرهنگی: تأکید بر موفقیت یا اطاعت
  • انتظارات اجتماعی: فشار برای انطباق با نقش‌های اجتماعی
  • تجربیات دسته‌جمعی: جنگ، فقر، تبعیض

 

مثال کاربردی

بازگشت به مثال علی: پدر او با داشتن انتظارات غیرواقع‌بینانه و عدم تعریف از کارهای پسرش، زمینه تشکیل طرحواره "عیب‌یابی/شرم" را فراهم کرد. علی در کودکی یاد گرفت که "هرگز کافی نیست" و این باور عمیق تا بزرگسالی با او همراه ماند.


 

 

خلاصه و نکات کلیدی

  • دوران کودکی حساس‌ترین زمان برای شکل‌گیری طرحواره‌ها است
  • چهار منبع اصلی شامل آسیب‌ها، عدم تأمین نیازها، اشباع بیش از حد و شناسایی انتخابی است
  • سبک والدگری نقش مهمی در تشکیل طرحواره‌ها دارد
  • دوره‌های مختلف کودکی برای طرحواره‌های مختلف اهمیت دارند
  • عوامل محافظ‌کننده می‌توانند از تشکیل طرحواره‌های ناسازگار جلوگیری کنند
  • فرهنگ و جامعه نیز در این فرآیند نقش دارند

انواع طرحواره‌های ناسازگار اولیه (۱۸ طرحواره)

مثال آغازین

سارا ۲۸ ساله است و در تمام روابط دوستانه‌اش احساس می‌کند که "متفاوت" است. وقتی دوستانش درباره مسائل عادی صحبت می‌کنند، او احساس می‌کند که هیچ‌وقت نمی‌تواند مانند آن‌ها باشد. همیشه فکر می‌کند که چیزی در او اشتباه است و دیگران اگر او را واقعاً بشناسند، دوستش نخواهند داشت.


 

 

طبقه‌بندی طرحواره‌ها

یانگ ۱۸ طرحواره ناسازگار اولیه را در پنج حوزه اصلی طبقه‌بندی کرده است:

حوزه اول: گسستگی و طرد (Disconnection and Rejection)

این حوزه شامل طرحواره‌هایی است که بر پایه عدم امکان تشکیل روابط امن و قابل اعتماد شکل گرفته‌اند.

 

۱. رهاسازی/عدم ثبات (Abandonment/Instability)

تعریف: باور به اینکه افراد مهم زندگی، عاطفی ناپایدار و غیرقابل اعتماد هستند.

نشانه‌ها:

  • نگرانی مداوم از ترک شدن
  • چسبندگی بیش از حد در روابط
  • انتخاب شرکای غیرقابل اعتماد
  • واکنش‌های شدید به جدایی‌های کوچک

مثال: "مطمئنم که او مرا ترک خواهد کرد، همیشه همین اتفاق می‌افتد."


 

 

۲. عدم اعتماد/آزار (Mistrust/Abuse)

تعریف: انتظار آسیب، سوءاستفاده، دروغ یا فریب از سوی دیگران.

نشانه‌ها:

  • مشکوک بودن نسبت به انگیزه‌های دیگران
  • مراقبت بیش از حد از خود
  • تفسیر منفی از رفتارهای بی‌ضرر
  • اجتناب از صمیمیت

مثال: "نمی‌توانم به کسی اعتماد کنم، همه قصد سوءاستفاده دارند."


 

 

۳. محرومیت عاطفی (Emotional Deprivation)

تعریف: باور به اینکه نیازهای عاطفی هرگز به طور کافی تأمین نخواهد شد.

سه نوع محرومیت:

  • محرومیت از مراقبت: عدم توجه و حمایت
  • محرومیت از همدلی: عدم درک احساسات
  • محرومیت از حمایت: عدم راهنمایی

مثال: "کسی واقعاً مرا درک نمی‌کند یا برایم اهمیت نمی‌دهد."


 

 

۴. عیب‌یابی/شرم (Defectiveness/Shame)

تعریف: احساس عمیق اینکه فرد معیوب، بد یا غیرقابل دوست داشتن است.

نشانه‌ها:

  • شرم عمیق و مداوم
  • ترس از افشای "واقعی" خود
  • انتقاد شدید از خود
  • احساس نامناسب بودن

مثال: "اگر مرا واقعاً بشناسند، متوجه خواهند شد که آدم بدی هستم."


 

 

۵. انزوای اجتماعی/بیگانگی (Social Isolation/Alienation)

تعریف: احساس جدایی از جهان، متفاوت بودن از دیگران، یا عدم تعلق به گروه.

نشانه‌ها:

  • احساس "متفاوت" بودن
  • عدم احساس تعلق
  • اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی
  • تنهایی حتی در جمع

مثال: "هرگز جایی تعلق نداشته‌ام، همیشه غریبه هستم."

حوزه دوم: نقص در خودمختاری و عملکرد (Impaired Autonomy and Performance)

این حوزه مربوط به ناتوانی در جدایی از والدین و عملکرد مستقل است.

 

۶. وابستگی/بی‌کفایتی (Dependence/Incompetence)

تعریف: باور به عدم توانایی در انجام مسئولیت‌های روزمره بدون کمک زیاد دیگران.

نشانه‌ها:

  • احساس بی‌کفایتی
  • اجتناب از تصمیم‌گیری
  • اتکای بیش از حد به دیگران
  • ترس از استقلال

مثال: "نمی‌توانم خودم با مسائل کنار بیایم، نیاز به کمک دارم."


 

 

۷. آسیب‌پذیری نسبت به آزار یا بیماری (Vulnerability to Harm or Illness)

تعریف: ترس بیش از حد از بلایای غیرقابل کنترل که قرار است اتفاق بیفتد.

انواع:

  • ترس از بلایای پزشکی: بیماری، مرگ
  • ترس از بلایای عاطفی: جنون، از کنترل خارج شدن
  • ترس از بلایای خارجی: زلزله، حمله

مثال: "مطمئنم که چیز بدی در راه است، همیشه نگران سلامتی‌ام هستم."


 

 

۸. خود انباشته/خود توسعه‌نیافته (Enmeshment/Undeveloped Self)

تعریف: درگیری عاطفی بیش از حد با یک یا چند نفر، اغلب والدین، به قیمت فردیت.

نشانه‌ها:

  • عدم شناخت هویت شخصی
  • احساس خفگی در روابط نزدیک
  • تصمیم‌گیری بر اساس نظر دیگران
  • ترس از تنهایی

مثال: "نمی‌دانم بدون او چه کسی هستم، نمی‌توانم تصمیم بگیرم."


 

 

۹. شکست (Failure)

تعریف: باور به اینکه فرد شکست خورده، شکست خواهد خورد، یا اساساً در زمینه‌های عملکرد کمتر از همسالان است.

نشانه‌ها:

  • احساس عدم شایستگی
  • اجتناب از چالش‌ها
  • تمرکز بر شکست‌ها
  • عدم اعتماد به نفس

مثال: "در هر کاری شکست می‌خورم، شایسته موفقیت نیستم."


 

حوزه سوم: حدود ضعیف (Impaired Limits)

این حوزه مربوط به عدم توانایی در تعیین حدود و خودکنترلی است.

 

۱۰. استحقاق/بزرگمنشی (Entitlement/Grandiosity)

تعریف: باور به اینکه فرد برتر از دیگران است و مستحق امتیازات و حقوق خاصی است.

نشانه‌ها:

  • احساس برتری
  • عدم رعایت حقوق دیگران
  • بی‌صبری در صف انتظار
  • انتظار رفتار ویژه

مثال: "من خاص هستم و نباید مثل دیگران منتظر بمانم."


 

 

۱۱. عدم خودکنترلی/عدم خودانضباطی (Insufficient Self-Control/Self-Discipline)

تعریف: عدم توانایی در کنترل احساسات یا کنترل رفتار کافی برای دستیابی به اهداف.

نشانه‌ها:

  • بی‌صبری
  • پرخاشگری کنترل‌نشده
  • عدم تحمل ناکامی
  • اجتناب از تکالیف خسته‌کننده

مثال: "نمی‌توانم خودم را کنترل کنم، همیشه کارهای غلط می‌کنم."


 

حوزه چهارم: جهت‌گیری به سوی دیگران (Other-Directedness)

این حوزه شامل تمرکز بیش از حد بر نیازهای دیگران به قیمت نیازهای خود است.

 

۱۲. خودتحتی (Subjugation)

تعریف: تسلیم به کنترل دیگران به دلیل احساس اجبار، معمولاً برای اجتناب از خشم یا رهاسازی.

دو نوع:

  • خودتحتی نیازها: سرکوب نیازهای خود
  • خودتحتی احساسات: سرکوب احساسات خود

مثال: "باید آنچه دیگران می‌خواهند انجام دهم، نمی‌توانم مخالفت کنم."


 

 

۱۳. خودفدایی (Self-Sacrifice)

 

تعریف: تمرکز بیش از حد بر برآوردن نیازهای دیگران به قیمت نیازهای خود.

نشانه‌ها:

  • احساس مسئولیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران
  • اولویت دادن به نیازهای دیگران
  • احساس گناه هنگام توجه به خود
  • خستگی عاطفی مداوم

مثال: "نمی‌توانم نه بگویم، همیشه باید از دیگران مراقبت کنم."


 

 

۱۴. جستجوی تأیید (Approval-Seeking/Recognition-Seeking)

تعریف: تأکید بیش از حد بر کسب تأیید، شناخت یا توجه دیگران.

نشانه‌ها:

  • وابستگی به تأیید دیگران
  • تغییر رفتار برای پسندیده شدن
  • احساس بی‌ارزشی در غیاب تأیید
  • حساسیت بیش از حد به انتقاد

مثال: "ارزش من به این بستگی دارد که دیگران چه فکری درباره‌ام دارند."


 

حوزه پنجم: هوشیاری بیش از حد و بازداری (Overvigilance and Inhibition)

این حوزه شامل سرکوب احساسات خودانگیخته و تأکید بیش از حد بر کنترل است.

 

۱۵. منفی‌گرایی/بدبینی (Negativity/Pessimism)

تعریف: تمرکز مداوم بر جنبه‌های منفی زندگی در حالی که جنبه‌های مثبت نادیده گرفته می‌شود.

نشانه‌ها:

  • انتظار بدترین حالت ممکن
  • تمرکز بر اشتباهات و مشکلات
  • عدم لذت از موفقیت‌ها
  • احساس نگرانی مداوم

مثال: "همیشه چیزی اشتباه پیش می‌آید، نمی‌توان به چیزی امیدوار بود."


 

 

۱۶. بازداری عاطفی (Emotional Inhibition)

تعریف: سرکوب بیش از حد احساسات و رفتارهای خودانگیخته.

چهار نوع بازداری:

  • بازداری خشم: سرکوب احساسات منفی
  • بازداری احساسات مثبت: سرکوب شادی و هیجان
  • بازداری صمیمیت: اجتناب از ابراز عشق
  • بازداری رفتار خودانگیخته: سرکوب بازیگوشی

مثال: "نباید احساساتم را نشان دهم، این نشانه ضعف است."


 

 

۱۷. معیارهای سخت‌گیرانه/انتقادگری (Unrelenting Standards/Hypercriticalness)

تعریف: باور به اینکه باید همیشه به بالاترین استانداردها دست یافت و هر اشتباهی غیرقابل قبول است.

سه نوع:

  • کمال‌گرایی: همه چیز باید کامل باشد
  • قوانین سخت: پیروی دقیق از قوانین
  • بهره‌وری: باید همیشه مؤثر و کارآمد بود

مثال: "اگر کاری کامل انجام ندهم، ارزشی ندارد."


 

 

۱۸. تنبیه (Punitiveness)

تعریف: باور به اینکه افرادی که اشتباه می‌کنند، باید شدیداً تنبیه شوند.

نشانه‌ها:

  • عدم صبر و تحمل نسبت به اشتباهات
  • خشم و انتقام‌جویی
  • عدم بخشش خود و دیگران
  • انتظار مجازات برای اشتباهات

مثال: "کسانی که اشتباه می‌کنند، باید سزای عملشان را پس بدهند."

مثال کاربردی کامل

بازگشت به مثال سارا: او دارای طرحواره "انزوای اجتماعی/بیگانگی" است. این طرحواره باعث می‌شود حتی در میان دوستانش احساس کند که "متفاوت" است و به گروه تعلق ندارد.


 

خلاصه و نکات کلیدی

  • ۱۸ طرحواره ناسازگار اولیه در پنج حوزه کلی طبقه‌بندی می‌شوند
  • هر طرحواره شامل باورها، احساسات و رفتارهای مشخصی است
  • طرحواره‌ها معمولاً به صورت ترکیبی بروز می‌کنند، نه منفرد
  • شناخت طرحواره‌ها اولین گام برای تغییر است
  • هر فرد ممکن است چندین طرحواره داشته باشد

 سبک‌های مقابله‌ای با طرحواره‌ها

مثال آغازین

محمد ۳۵ ساله است و دارای طرحواره "عیب‌یابی/شرم" است. او سه شیوه مختلف برای مقابله با این طرحواره استفاده می‌کند: گاهی کاملاً از موقعیت‌های اجتماعی دوری می‌کند (اجتناب)، گاهی آنقدر مودب و فروتن رفتار می‌کند که هیچ‌کس نتواند نقصی در او پیدا کند (تسلیم)، و گاهی با رفتاری خیلی مغرور و برتری‌جویانه سعی می‌کند نشان دهد که هیچ مشکلی ندارد (جبران).

تعریف سبک‌های مقابله‌ای

سبک‌های مقابله‌ای (Coping Styles) راه‌هایی هستند که افراد برای مقابله با طرحواره‌های فعال‌شده خود استفاده می‌کنند. یانگ سه سبک اصلی را شناسایی کرده است:

۱. تسلیم (Surrender/Submission)

تعریف

در این سبک، فرد کاملاً تسلیم طرحواره می‌شود و آن را به عنوان حقیقت می‌پذیرد.

مشخصات

  • پذیرش کامل: فرد باور دارد که طرحواره کاملاً درست است
  • رفتار منطبق: رفتارهایی که طرحواره را تقویت می‌کنند
  • عدم مقاومت: هیچ تلاشی برای تغییر صورت نمی‌گیرد

نمونه‌های رفتاری

برای طرحواره رهاسازی:

  • چسبندگی بیش از حد
  • التماس کردن برای عدم ترک
  • پذیرش رفتار بد شریک

برای طرحواره عیب‌یابی:

  • اجتناب از روابط عمیق
  • پذیرش انتقادات غیرعادلانه
  • احساس شرم مداوم

برای طرحواره شکست:

  • اجتناب از چالش‌ها
  • تسلیم آسان
  • عدم تلاش برای بهبود

مزایا و معایب

مزایا:

  • کاهش موقت اضطراب
  • اجتناب از تعارض
  • احساس آشنایی

معایب:

  • تقویت طرحواره
  • محدود کردن رشد
  • کاهش کیفیت زندگی

۲. اجتناب (Avoidance)

تعریف

فرد سعی می‌کند از موقعیت‌ها، افکار یا احساساتی که طرحواره را فعال می‌کنند، دوری کند.

انواع اجتناب

اجتناب شناختی:

  • عدم فکر کردن به موضوعات مربوطه
  • حواس‌پرتی مداوم
  • انکار وجود مشکل

اجتناب عاطفی:

  • کرختی عاطفی
  • استفاده از الکل یا مواد
  • فعالیت‌های مفرط

اجتناب رفتاری:

  • اجتناب از موقعیت‌های خاص
  • عدم برقراری روابط
  • ترک مسئولیت‌ها

نمونه‌های رفتاری

برای طرحواره عدم اعتماد:

  • اجتناب از روابط نزدیک
  • عدم اشتراک اطلاعات شخصی
  • کنترل مداوم رفتار دیگران

برای طرحواره وابستگی:

  • اجتناب از تصمیم‌گیری
  • عدم پذیرش مسئولیت
  • اتکا به دیگران

برای طرحواره محرومیت عاطفی:

  • اجتناب از ابراز نیازها
  • عدم انتظار حمایت
  • انزوای اجتماعی

مزایا و معایب

مزایا:

  • کاهش فوری درد
  • احساس کنترل
  • جلوگیری از تعارض

معایب:

  • محدود کردن تجربیات
  • عدم حل مشکل اصلی
  • کاهش رشد شخصی

۳. جبران (Overcompensation)

تعریف

فرد رفتاری کاملاً مخالف با طرحواره از خود نشان می‌دهد تا احساس برتری و قدرت پیدا کند.

مشخصات

  • رفتار مخالف: انجام کاری که طرحواره پیشنهاد نمی‌کند
  • بیش‌فعالی: تلاش بیش از حد برای اثبات خلاف طرحواره
  • کنترل: سعی در کنترل محیط و دیگران

نمونه‌های رفتاری

برای طرحواره عیب‌یابی:

  • رفتار مغرورانه
  • انتقاد از دیگران
  • ادعای کمال

برای طرحواره رهاسازی:

  • کنترل بیش از حد
  • اجتناب از وابستگی
  • ترک کردن قبل از ترک شدن

برای طرحواره وابستگی:

  • استقلال‌طلبی افراطی
  • عدم پذیرش کمک
  • تلاش برای کنترل همه چیز

مزایا و معایب

مزایا:

  • احساس قدرت
  • کسب احترام دیگران
  • دستیابی به موفقیت‌های ظاهری

معایب:

  • خستگی عاطفی
  • روابط سطحی
  • عدم حل مشکل اصلی

چرخه طرحواره‌ها

هر سه سبک مقابله‌ای می‌توانند طرحواره‌ها را حفظ کنند:

تسلیم → تأیید طرحواره → تقویت اجتناب → عدم مواجهه → ادامه طرحواره جبران → پنهان کردن → عدم درمان

تغییر سبک‌های مقابله‌ای

شناسایی الگوها

اولین گام شناسایی سبک مقابله‌ای غالب است:

  • چه موقع از کدام سبک استفاده می‌کنید؟
  • کدام سبک برای شما راحت‌تر است؟
  • عواقب هر سبک چیست؟

توسعه سبک‌های سالم

  • پردازش عاطفی: مواجهه با احساسات بدون اجتناب
  • ارتباط مؤثر: ابراز نیازها به شیوه سالم
  • حل مسئله: رویارویی با مشکلات به جای فرار

مثال کاربردی

بازگشت به مثال محمد: او باید بیاموزد که به جای اجتناب، تسلیم یا جبران، با طرحواره "عیب‌یابی/شرم" خود مواجه شود. این شامل پذیرش نقاط ضعف بدون شرم، درخواست حمایت هنگام نیاز، و تمرین خود-شفقت است.

خلاصه و نکات کلیدی

  • سه سبک مقابله‌ای اصلی شامل تسلیم، اجتناب و جبران هستند
  • هر سبک مزایا و معایب خاص خود دارد
  • همه سبک‌ها می‌توانند طرحواره‌ها را حفظ کنند
  • تغییر سبک‌های مقابله‌ای بخش مهمی از درمان است
  • هدف توسعه سبک‌های سالم مقابله‌ای است

علائم و نشانه‌های عملی در زندگی روزمره

مثال آغازین

فاطمه ۳۰ ساله است و اخیراً متوجه شده که الگوهای مشخصی در زندگی‌اش تکرار می‌شوند. در محیط کار، همیشه بیشتر از همه کار می‌کند اما احساس می‌کند که قدردانی نمی‌شود. در روابط عاشقانه، همیشه کسانی را انتخاب می‌کند که به او نیاز دارند اما عشق کمی به او می‌دهند. در خانواده، همیشه میانجی مشکلات است. فاطمه نمی‌داند چرا همیشه این الگوها تکرار می‌شوند.

چگونه طرحواره‌ها را در زندگی روزمره تشخیص دهیم؟

طرحواره‌ها معمولاً به صورت الگوهای تکراری در زندگی ظاهر می‌شوند. شناسایی این الگوها اولین گام برای تغییر است.

نشانه‌های عمومی فعالیت طرحواره‌ها

۱. الگوهای تکراری رابطه‌ای

در روابط عاشقانه:

  • انتخاب مداوم شرکای غیرمناسب
  • تکرار همان مشکلات در روابط مختلف
  • پایان مشابه روابط
  • احساس "باز هم همان اتفاق افتاد"

در روابط دوستانه:

  • مشکل در حفظ دوستی‌های طولانی‌مدت
  • احساس سوءتفاهم مداوم
  • نقش‌های ثابت در گروه (قربانی، ناجی، کنترل‌کننده)

در روابط خانوادگی:

  • بازگشت به نقش‌های کودکی
  • تعارض‌های مشابه با والدین
  • احساس درک نشدن

۲. الگوهای شغلی و تحصیلی

در محیط کار:

  • عدم رضایت مداوم از کار
  • مشکلات تکراری با مدیران
  • احساس عدم شایستگی یا برعکس برتری‌جویی
  • اجتناب از چالش‌های شغلی

در تحصیل:

  • اضطراب امتحان
  • کمال‌گرایی مفرط یا عدم تلاش
  • مشکل در کار گروهی
  • احساس عدم تعلق به محیط آموزشی

۳. الگوهای هیجانی

احساسات مداوم:

  • احساسات منفی پایدار (غم، خشم، اضطراب)
  • تغییرات ناگهانی خلق
  • احساس پوچی یا بی‌هدفی
  • احساس شرم یا گناه بی‌دلیل

واکنش‌های شدید:

  • عکس‌العمل بیش از حد به انتقادات
  • احساس تهدید در موقعیت‌های معمولی
  • ترس از رهاسازی یا طرد
  • خشم کنترل‌نشده

تشخیص طرحواره‌های خاص

طرحواره‌های حوزه گسستگی و طرد

نشانه‌های رهاسازی/عدم ثبات:

  • نگرانی مداوم از پایان روابط
  • تماس‌های مکرر با شریک برای اطمینان
  • تفسیر منفی از رفتارهای عادی ("دیر آمد، حتماً دیگر دوستم ندارد")
  • احساس وحشت هنگام جدایی موقت

نشانه‌های عدم اعتماد/آزار:

  • شک مداوم به انگیزه‌های دیگران
  • بررسی مداوم رفتار دیگران
  • احساس خطر در روابط نزدیک
  • تفسیر منفی از رفتارهای خوشی

نشانه‌های محرومیت عاطفی:

  • احساس تنهایی حتی در جمع
  • عدم انتظار درک از دیگران
  • احساس "هیچ‌کس مرا نمی‌فهمد"
  • عدم درخواست کمک

طرحواره‌های حوزه نقص در خودمختاری

نشانه‌های وابستگی/بی‌کفایتی:

  • تمایل به محوله کردن تصمیم‌گیری‌ها
  • احساس بی‌کفایتی در کارهای ساده
  • جستجوی مداوم تأیید
  • اجتناب از مسئولیت‌های جدید

نشانه‌های آسیب‌پذیری:

  • نگرانی مداوم از بیماری
  • اجتناب از فعالیت‌های جدید
  • احساس خطر در موقعیت‌های معمولی
  • بررسی مداوم علائم بیماری

طرحواره‌های حوزه حدود ضعیف

نشانه‌های استحقاق:

  • بی‌صبری در صف‌ها
  • انتظار رفتار ویژه
  • احساس عصبانیت هنگام عدم تأمین خواسته‌ها
  • عدم در نظر گیری نیازهای دیگران

نشانه‌های عدم خودکنترلی:

  • تکانشگری در تصمیم‌گیری‌ها
  • مشکل در تأخیر رضایت
  • پرخاشگری هنگام ناکامی
  • عدم تحمل انتظار

آثار طرحواره‌ها در زندگی روزمره

در روابط

مشکلات ارتباطی:

  • عدم ابراز صادقانه احساسات
  • سوءتفاهم‌های مکرر
  • احساس عدم درک متقابل
  • تعارض‌های غیرضروری

الگوهای رفتاری:

  • نقش‌های ثابت در روابط
  • تکرار تعارض‌های مشابه
  • احساس خستگی در روابط
  • روابط سطحی یا پرتنش

در عملکرد

مشکلات کاری:

  • عدم رضایت شغلی
  • مشکل در کار تیمی
  • استرس مداوم
  • عدم استفاده از استعدادها

مشکلات تحصیلی:

  • اضطراب عملکرد
  • کمال‌گرایی مضر
  • عدم تمرکز
  • اهداف غیرواقعی

در سلامت روان

علائم اضطراب:

  • نگرانی مداوم
  • احساس تنش
  • مشکلات خواب
  • علائم جسمی استرس

علائم افسردگی:

  • احساس ناامیدی
  • کاهش انگیزه
  • احساس بی‌ارزشی
  • انزوای اجتماعی

ابزارهای عملی برای تشخیص

۱. مشاهده الگوها

پرسش‌های کلیدی:

  • کدام مشکلات در زندگی‌ام تکرار می‌شوند؟
  • چه احساساتی بیشتر تجربه می‌کنم؟
  • چه موقعیت‌هایی مرا ناراحت می‌کنند؟
  • چه رفتارهایی مرا به مشکل می‌اندازند؟

۲. بررسی واکنش‌ها

شناسایی محرک‌ها:

  • کدام موقعیت‌ها احساسات شدید ایجاد می‌کنند؟
  • چه رفتارهای دیگران مرا عصبانی می‌کند؟
  • چه چیزی باعث اضطراب من می‌شود؟

۳. تحلیل روابط

بررسی الگوهای رابطه‌ای:

  • چه نقشی در روابط دارم؟
  • چه انتظاراتی از دیگران دارم؟
  • چگونه با تعارض برخورد می‌کنم؟
  • چه احساسی در روابط غالب است؟

مثال کاربردی

بازگشت به مثال فاطمه: او با بررسی الگوهای زندگی‌اش متوجه می‌شود که دارای طرحواره "خودفدایی" است. همیشه نیازهای دیگران را بر نیازهای خود ترجیح می‌دهد، در محیط کار بیشتر از همه کار می‌کند، در روابط عاشقانه به کسانی که به او نیاز دارند جذب می‌شود، و در خانواده نقش حل‌کننده مشکلات را بر عهده دارد.

خلاصه و نکات کلیدی

  • طرحواره‌ها به صورت الگوهای تکراری در زندگی ظاهر می‌شوند
  • در روابط، کار، احساسات و رفتارها قابل مشاهده هستند
  • شناسایی محرک‌ها و واکنش‌ها کمک‌کننده است
  • هر طرحواره نشانه‌های خاص خود را دارد
  • آگاهی از الگوها اولین گام برای تغییر است

مقدمه‌ای بر درمان طرحواره‌محور

مثال آغازین

رضا ۲۸ ساله است و سال‌ها در درمان‌های مختلف شرکت کرده است. درمان‌های شناختی-رفتاری کوتاه‌مدت به او کمک کرده‌اند تا با علائم اضطراب کنار بیاید، اما احساس می‌کند که مشکلات عمیق‌تر او حل نشده‌اند. همچنان در روابط مشکل دارد و احساس می‌کند که الگوهای منفی زندگی‌اش تکرار می‌شوند. درمانگر جدید او پیشنهاد داده که درمان طرحواره‌محور را امتحان کند.

تعریف درمان طرحواره‌محور

درمان طرحواره‌محور (Schema Therapy) یک روش درمانی یکپارچه است که توسط جفری یانگ در دهه ۱۹۹۰ توسعه یافته است. این روش ترکیبی از عناصر مختلف درمان‌های موثر شامل:

  • درمان شناختی-رفتاری (CBT)
  • درمان روان‌پویشی
  • درمان گشتالت
  • درمان روابط شیئی

فلسفه درمان طرحواره‌محور

این روش درمانی بر پایه این اصول بنا شده است:

۱. نیازهای بنیادین: همه انسان‌ها نیازهای عاطفی بنیادینی دارند که باید تأمین شوند.

۲. طرحواره‌ها: الگوهای ذهنی عمیق که از کودکی شکل گرفته‌اند و بر زندگی تأثیر می‌گذارند.

۳. نقش درمانگر: درمانگر نقش فعالی دارد و رابطه درمانی ابزار مهم تغییر است.

۴. رویکرد یکپارچه: استفاده از تکنیک‌های مختلف بر اساس نیاز مراجع.

مراحل درمان ط

این مطالب برای شما سودمند خواهند بود

بهترین نرم افزار آموزش تخصصی سلامت

بوتاکس میگرن به همراه زیبایی

کانال یوتیوب باشگاه مغز

بیوگرافی دکتر عمادی

فشار مغز

تشخیص و درمان سردردها

همه چیز در باره بوتاکس میگرن

دیسک کمر، سیاتیک، تنگی کانال نخاع

اصول تغذیه سالم برای مغز

قوانین خواب آرام

با مغز خود به زبان ساده آشنا شوید

هر آنچه لازم است در باره میگرن بدانید

غذاهایی که سردرد را بدتر می کنند

درمانهای میگرن


نظراتــــــ